دختره از دوست دارم گفتنهای پسره خسته شده بود...یه شب که پسره بهش اس داده بود بدون اینکه
اس رو بخونه گوشیشو گذاشت زیر بالشتش و خوابید....فردای اون روز مادر پسره زنگ زد به دختره و گفت:
که پسره مرده.....دختره گریش گرفت و رفت سراغ اس شب قبل پسره....پسره نوشته بود..
"تصادف کردم ...به زور خودمو رسوندم دم در خونتون....بیا پایین.."
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط:
برچسبها: